کد مطلب:314367 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:224

ایوان طلا
ایوان طلا ایوانی است وسیع كه در جلوی گنبد خانه ی حرم و مشرف بر صحن شریف است و 320 متر مربع مساحت دارد. از آجرهای مسی رنگ و طلاكاری شده در نمای آن استفاده شده است. بر پیشانی ایوان قطعه ای مستطیل شكل دیده می شود كه چند بیت به زبان تركی و با خطی زیبا بر آن نوشته است. یكی از بیت ها این است:



یازدی خلوصی بر له تاریخ كلك فیض

ایتدی بوبار گاهی سلطان حمید تجدید



این بیت گویای آن است كه ایوان در دوره حكومت سلطان عبدالحمید عثمانی تجدید بنا شده است. در كتاب مدینة الحسین آمده است:

دیوار جلویی ایوان، از كف تا ارتفاع دو متر، با سنگ های مسی رنگ و طلاكاری شده تزیین یافته و آن گونه كه از نوشته های چپ و راست پیشانی ایوان و مجاور در میانی حرم پیداست، در سال 1309 هـ. ق احترام الدوله همسر ناصرالدین شاه به طلاكاری ایوان اقدام كرده و پس از او آصف محمد علی شاه لكنهوی به پوشش طلای قسمت های باقیمانده ی جلو ایوان پرداخته است. مساحت ایوان نزدیك به مساحت ایوان حرم امام حسین علیه السلام است و در زیر این ایوان در قسمت میانی دری مسی گشوده می شود كه 3 متر طول و 2 متر عرض دارد و بر آن این عبارت نوشته است:

«رجب علی الصائغ ابن المرحوم فتح الله الشوشتری عام 1355 هـ. ق صاغها النقاش محمد حسن ابن المرحوم الشیخ موسی كتبها محمد جواد الخطاط». [1] ظاهرا همین شخص دو در نقره ای دیگر نیز ساخته كه در جلوی ایوان و در دو ضلع شرقی و غربی آن به سمت داخل گشوده می شود». [2] .

بر ایوان طلا و درهایی كه از آن یا از مجاورت آن گشوده می شود، شش كفشداری وجود دارد كه سه تای آن در چپ ایوان قرار گرفته است: اولین كفشداری از آن ورثه ی



[ صفحه 256]



سید سلیمان سید جعفر سید مصطفی آل طعمه و در اجاه ی شیخ حسین معله نجفی است. دومین كفشداری از آن ورثه ی برخی از افراد آل لطیف آل قندیل و آل صخنی و فعلا در دست عبدالحسین، جعفر و حاج صادق فرزندان محمد علی بن مرزة بن محمد كشوان است و سومین كفشداری دیگر هم كه در سمت شرق ایوان قرار گرفته، همه از آن ورثه ی سید امین سید مصطفی آل طعمه است. سید محمد حسن آل ضیاء الدین تولیت حرم نیز دو كفشداری برای خود ایجاد كرده است؛ یكی در شرق و دیگری در غرب ایوان.

از این ایوان دو در گشوده می شود كه یكی در وسط آن قرار گرفته است و به رواق راه دارد. در اول؛ این در از جنس نقره است و ابیات زیر از شاعر محمد علی یعقوبی بر آن نقش بسته است:



لذ باعتاب مرقد قد تمنت

ان تكون النجوم من حصباه



و انتشق من ثری أبی الفضل نشرا

لیس یحكی الضلال نشر شذاه



غاب فیه من هاشم أی بدر

فیه لیل الضلال یمحی دجاه



هو یوم الطفوف ساقی العطاشی

فاسق من فیض مقلتیك ثراه



و أطل عنده البكاء ففیه

قد أطال الحسین شجوا بكاه



لا یضاهیه ذو الجناحین لما

قطعت فی شبا الحسام یداه



هو باب الحسین ما خاب یوما

وافد جاء لائذا بحماه



قام دون الهدی یناضل عنه

و كفاه ذاك المقام كفاه



فادیا سبط أحمد كابیه

حیدر من فدی النبی أخاه



جدد «المرتضی» له باب قدس

من لجین یغشی العیون سناه



انه باب حطة لیس یخشی

كل هول مستمسك فی عراه



قف به داعیا و فیه توسل

فیه المرء یستجاب دعاه



به آستانه ی بارگاهی پناه جوی كه ستارگان آرزو كنند كاش ریگ های زمین آن باشند.

خود را از بوی خوشی كه از آن جا از مضجع ابوالفضل می وزد و هیچ بویی دیگر آن را همانندی نكند برخوردار كن، در این خاك بدری از خاندان



[ صفحه 257]



بنی هاشم پنهان شده است، چه بدری كه همه ی سیاهی ها و ظلمت ها را از میان برد، او را در روز عاشورا سقای تشنگان بود، تو نیز از سرشك دیدگانت خاك او را سیراب كن.

آنجا فراوان گریه كن كه حسین علیه السلام از اندوه اوبسیار غمگین گشت و گریست.

آن گاه كه بر لبه ی شمشیر دو دست او از تن جدا شد جعفر طیار نیز نتواند به رتبه ی او رسد و او را همانندی كند؛

او باب حسین است و آن كه به حرم و پناهگاه او پناه آورد، هیچ گاه ناكام و نومید نشد،

او به دفاع از امام هدایت برخاست، پیشاپیش او پیكار كرد و دو دستش سپر بلای او ساخت،

او سبط احمد را فدا شد، آن سان كه پدرش علی فدایی برادر خود پیامبر خدا گشت (و به شب هجرت در بستر او خوابید).

مرتضی برای او دری كه باب قدس است نوسازی كرد و با نقره ای كه فروغش دیدگان را خیره كند آراست. این در، باب آمرزش گناهان است كه با چنگ آویختن به حلقه اش هیچ بیمی نیست.

بر این درگاه به دعا و توسل بایست كه در این جا و به حرمت این بارگاه، دعای كسان مستجاب شود.

در وسط این در كتیبه ای با عبارت: قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: أنا مدینة العلم و علی بابها [3] این بیت شعر دیده می شود:



نلت المنی فقل به مؤرخا

باب نجاة المذنبین جددا



بدین بارگاه به آرزوی خود رسیدی، آن را ماده تاریخ گوی: باب نجات گنهكاران نوسازی شده است.

گفتنی است مصراع اخیر باب نجاة المذنبین جددا به حساب ابجد نمایانگر عدد 1354 است كه سال ساخت این دو را نشان می دهد.



[ صفحه 258]



در دوم؛ این در نیز از نقره است كه به حرم گشوده می شود و دو لنگه دارد.

بر لنگه ی نخست، چند بیت شعر از مرحوم سید محمد جمال هاشمی به چشم می خورد. متن آن ابیات چنین است:



با أباالفضل أنت لله باب

رفعت للسماء منك القباب



كعبة المؤمنین حجت الیها

عاطفات فیها الولاء مذاب



و وفود الأملاك تهبط شوقا

لمقام لله فیها اقتراب



كم صلاة لله نعرج فیه

ودعاء فی ظله یستجاب



أنت باب الحسین دنیا و أخری

فله منك جیئة و ذهاب



من یزره من غیر بابك الغی

حاجزا حوله یقوم حجاب



منك یجری علی الولاء ثواب

بك ینفی عن الموالی عقاب



أنت سر القبول فی العمل المقبول

لا ما أتت به الأتعاب



فتحت للجنان بأسمك بابا

شیعة الحق و الوسیلة باب



صنعته بأصفهان فأمسی

تحفة یحتفی بها الاعجاب



حملته الیك تطوی الفیافی

بولاء تضج منه الشعاب



و تناهت بنصبه باحتفال

فیه للدین نصرة و اكتساب



یا أباالفضل ان بابك أسمی

من یحط حده و فیه الحساب



یا شهید الایمان یومك فخر

للهدی فیك تزدهی الأحقاب

1388 هـ

ای ابوالفضل تو باب خدایی كه آسمان به یمن تو گنبدی بلند افراشته است. تو كعبه ی مؤمنانی و دل ها و عاطفه هایی به این كعبه حج گزارده اند كه به ولا و سرسپردگی در آمیخته اند،

فرشتگان گروه گروه و به شوق این بارگاه فرود می آیند و این جا توان به بارگاه خداوند تقرب یافته، چه بسیار نمازها كه از زیر این گنبد به آسمان فرستاده و چه بسیار دعاها كه در سایه ی این سرای اجابت می شود،

تو در این سرا و آن سرای باب حسینی كه از رهگذر تو توان به او رسید،



[ صفحه 259]



هر كس از غیر طریق تو آهنگ زیارت او كند، پرده ای سنگین بر گرد خویش افكنده است،

از دست فیض تو به سر سپردگان پاداش دهند و به نام تو از بردگان این كوی كیفر بردارند،

تو را از پذیرفته شدن هر كار پذیرفته ای، نه آن كه راز این پذیرش رهاورد سختی و تلاش باشد،

شیعیان كه طایفه ی حقند، برای این بوستان به نام تو دری ساخته اند و البته این در بهانه است،

آن را در اصفهان ساخته اند و ارمغان آورده اند، ارمغانی كه هزاران شگفت برانگیزد،

شیعیان این در را از كوه و بیابان گذرانده و بدین جای آورده اند، با عشق و ولایی كه آوازه ی آن در كوه و دره پیچیده است،

نصب آن را با مجلسی به پایان رساندند و این یاری دین و مایه ی به دست آوردن پاداش الهی شد،

ای ابوالفضل، در بارگاه تو پرآوازه ترین دری است كه بر آن گناه با همه آن كه حسابی دارد فرو ریخته شود،

ای شهید ایمان، آن روز پرافتخار پایداری تو مایه ی افتخار راه هدایت است و نسل ها بر آن مباهات كنند.

در پایین این شعر نیز عدد 1388 هـ. ق كه نشان دهنده ی سال ساخت این در است دیده می شود.

در میان لنگه ی دوم دایره ای است و در آن چنین نوشته است: أنا مدینة العلم و علی بابها العبد الجانی ابن شمس الدین محمد الاصفهانی محمد علی الحسینی الطباطبائی غفر ذنوبه 1259 هـ. ق.

من شهر دانشم و علی آن را دروازه است. بنده گنهكار فرزند شمس الدین محمد اصفهانی محمد علی حسین طباطبایی كه خدای از گناه او درگذرد، 1259 هـ. ق.



[ صفحه 260]



در سمت غرب این ایوان، دری كوچك مشرف به كشیكخانه وجود دارد و بر لوح هایی مسین كه بر این در نصب شده، بیت زیر نوشته است:



بذلت یا عباس نفسا نفیسة

لنصر حسین عز بالجد من مثل



ای عباس، تو جانی گرانبها برای یاری حسین فدا كردی و این چه نایاب مثلی برای فداكاری است.

به سال 1355 هـ. ق (1936 م) سید محمد حسن آل ضیاء الدین تولیت حرم عباس علیه السلام دری دیگر از جنس نقره برای حرم حضرت ساخت. شیخ محمد حسن ابوالحب أبیات زیر را در این باره سروده است:



شیدت یا ابن المرتضی باب علا

بها البرایا قد لوت رقابها



فقف علیها خاضعا مسلما

ملتثما من أدب أعتابها



ألا تری الأملاك فیها أحدقت

أضحت علی أبوابه حجابها



باب أبی الفضل سلیل حیدر

من فاق أبناء العلی أنجابها



«ای پسر مرتضی، تو دری از درهای عظمت و سربلندی ساختی كه بندگان همه بر آستانه اش سر فرود آورده اند.

پس تو ای زایر، بر این در بایست، سلام ده و آستانه از روی ادب ببوس.

آیا نمی بینی كه فرشتگان بر این بارگاه حلقه زده اند و دربانانی اینجا ایستاده اند؟

این باب ابوالفضل فرزند حیدر است؛ كسی كه فرزندانش بر همه مهتران برتری دارند.»

سید محمد بن سید حسن حلی هم در این باره شعری گفته و در این شعر ماده تاریخی به حساب جمل آورده است:



اقول لمن رام باب الرجا

و رام لری الحشا موردا



ألا اقصد أباالفضل فهو المراد

لكل كئیب غدا مقصدا



و فیه و منه بلوغ المنی

و فی حرم القبر تلقی الندا



و من رام اذ أرخوا «قصده

فبابا أبی الفضل قد جددا



1355 هـ



[ صفحه 261]



هر كس را كه باب امید می جوید و هر كس را كه بر جگر تشنه ی خود آبی می طلبد می گویم،

هلاث آهنگ ابوالفضل كن كه او مراد و مقصد فردای هر دل آزرده است،

در این جا و از این جاست كه به آرزوی خود رسند و در این حرم است كه ندایی می شنوی:

(چونان كه ماده تاریخ می گویم) هر كه آرزویی دارد قصد این آرامگاه كند كه درهای حرم ابوالفضل را از نو ساخته اند.

گفتنی است عبارت قصده فبابا ابی الفضل قد جددا به حساب ابجد با عدد 1355 برابری می كند و این سال را می نمایاند.

شاعر كربلایی، سید مرتضی وهاب نیز چند بیتی در ماده تاریخ ساخت در حرم آورده است:



قف بباب الله واستشفع الیه

بفتی فی كربلا واسی الحسینا



باب خلد حیث فی تاریخه

«شیدوا باب أبی الفضل لجینا»



1374 هـ.

بر درگاه خداوند بایست و به آن جوانمردی كه در كربلا حسین را همراهی كرد شفاعت جوی،

این در باب خلد و جاودانگی است كه در تاریخ آن گفته شده است: در بارگاه ابوالفضل را از نقره ساختند.

گفتنی است عبارت: شیدوا باب ابی الفضل لجینا به حساب ابجد، عدد 1374 را می نمایاند.

در كفشداری مقابل دفتر تولیت حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام نیز این دو بیت از شاعر زنده یاد سید حسین علوی به چشم می خورد:



لذ بأعتاب أبی الفضل الذی

كأبیه المرتضی یحمی حماه



واخلع النعلین و ادخل صاغرا

و انتزع من قدسه طیب شذاه



به آستانه ی ابوالفضل پناه جوی كه چون پدرش علی علیه السلام از ناموس دین دفاع كرد.



[ صفحه 262]



پای افزار بكن و فروتنانه به درون رو و از جایگاه قدس این حرم خوش آن را بیاب.


[1] «كار رجبعلي زرگر فرزند مرحوم فتح الله شوشتري، به سال 1355 هـ. ق و با ريخته گري محمد حسن نقاش فرزند مرحوم شيخ موسي نوشته ي محمد جواد خطاط است».

[2] مدينة الحسين، ج 1، ص 62 و 63.

[3] رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: من شهر دانشم و علي آن را دروازه است.